سرنوشت استراتژی ترامپ در افغانستان

ساخت وبلاگ

 

سرنوشت استراتژی ترامپ در افغانستان

 

مطلب ذیل در مجله سیاسی-راهبردی بصائر به چاپ رسیده است

دونالد ترامپ، استراتژی جدید در قبال افغانستان را در  اوت 2017 اعلام کرد. با اعلام این استراتژی، گمانه­ زنی­هایی در خصوص موفقیت یا شکست آن مطرح شده است. هدف اصلی نوشتار حاضر، تبیین متغیرهای تأثیرگذار بر سرنوشت استراتژی مذکور است.

الف)محورهای استراتژی ترامپ در قبال افغانستان

مهم‌ترین محورهای استراتژی ترامپ در افغانستان از این قرار است:

 1- ادامه حضور و افزایش تعداد نیروهای امریکایی در افغانستان: ترامپ علیرغم اینکه در دوران تبلیغات ریاست جمهوری، بارها بر ضرورت خروج امریکا از افغانستان تأکید کرده بود، اما در استراتژی خود اعلام کرد هرگونه خروج از این کشور، باعث جایگزینی داعش و القاعده بجای نیروهای امریکایی خواهد شد. عدم اشاره به زمان­بندی خروج نیروها از افغانستان یکی از مواردی است که ترامپ بر آن تأکید می­کند. به­زعم او، هرگونه اعلام جدول زمانی موجب می­شود که تروریست­ها منتظر رسیدن آن زمان باشند و پس از آن با روحیه­ای مضاعف، افغانستان را تحت کنترل خود درآورند. لذا بایستی به جای زمان، بر شرایط افغانستان تأکید کرد؛ یعنی این شرایط کشور است که تعیین کننده خروج یا ادامه حضور نیروهای امریکایی است. ترامپ همچنین خبر از افزایش تعداد نیروهای امریکا در افغانستان داد، اما در خصوص تعداد این نیروها سخنی نگفت. گفته می­شود اعزام بیش از  4 هزار سرباز مدنظر کاخ سفید است.

 2- افزایش حیطه اختیارات نظامیان امریکا در حمله به گروه­های تروریستی در افغانستان: زمانی که اوباما در سال 2014 پایان عملیات نظامی را در افغانستان اعلام کرد، امریکا عملاً سهم اندکی در مبارزه با طالبان داشت. اما ترامپ با افزایش صلاحیت‌های نیروهای امریکایی در افغانستان، در کنار وظایف آموزشی آنها، عملیات نظامی را هم به حوزه اختیاراتشان افزود.

 3- ضرورت حضور طالبان در مذاکرات: ترامپ اظهار داشت امریکا به حمایتش از نیروهای امنیتی افغان در جنگ با طالبان ادامه خواهد داد. اما روزی شاید پس از تلاش‌های مؤثر نظامی، ممکن باشد عناصری از گروه طالبان نیز در نظام سیاسی افغانستان روی کار بیایند و در قدرت سهم داشته باشند.

4-  تأکید بر مبارزه دولت افغانستان با فساد و انجام اصلاحات: ترامپ گفت که برای افغانستان چک سفید امضاء نمی‌کند بلکه ادامه حمایت‌ امریکا منوط به مبارزه دولت کابل با فساد و انجام اصلاحات است.

 5- عدم دخالت امریکا در فرآیند دولت­-ملت­سازی در افغانستان: ترامپ اعلام کرد که هیچ مسئولیتی در زمینه دولت – ملت­سازی و حمایت از نهادهای دموکراتیک و مسایل داخلی افغانستان ندارد و امور داخلی را به خود افغانها واگذار می‌کند.

 6-  تقویت نیروهای امنیتی افغانستان.

 7-  انتقاد صریح از پاکستان و درخواست از هند برای مشارکت بیشتر در افغانستان: ترامپ تأکید کرد امریکا به پاکستان میلیاردها دلار پرداخت کرده‌ است، ولی آن­ها به تروریست­هایی پناه داده‌اند که ما با آن‌ها می‌جنگیم، این وضع باید تغییر کند. ترامپ در ادامه خواهان نقش­آفرینی بیشتر هند در افغانستان شد.

ب) متغیرهای تأثیرگذار بر سرنوشت استراتژی ترامپ در افغانستان

عوامل متعددی مانند عملکرد متغیرهای داخلی در افغانستان (نقش طالبان، حضور داعش، شرایط دولت وحدت ملی)؛ متغیرهای خارجی (نقش پاکستان، هند، ایران، روسیه و چین در افغانستان) تعیین­کننده کامیابی و یا ناکامی استراتژی ترامپ در افغانستان هستند.

1-متغیرهای داخلی

1-1 طالبان

ترامپ هم گزینه جنگ با طالبان را مطرح نمود و هم از احتمال مشارکت آنها در دولت افغانستان سخن گفت. بر این اساس، بخشی از طالبان که در روند مذاکره با دولت شرکت می­کنند، تاحدودی با برنامه ترامپ همگام خواهند شد، اما گروهی از طالبان که بر ادامه مبارزه با نیروهای امریکایی تأکید دارند، در جریان مقابل او قرار خواهند گرفت و امریکا با آن­ها مقابله خواهد کرد. طالبان در واکنش به استراتژی ترامپ اعلام کرد تا زمانی­که حتی یک سرباز آمریکایی در کشورشان حضور داشته باشد، به جهاد ادامه می­دهند.( (www.aljazeera.com امریکا می­داند طالبان توان سقوط دولت و تشکیل حکومت را ندارد و شرایط هم این موضوع را اقتضاء نمی­کند؛ لذا تیم ترامپ در تلاشند بتوانند تعدادی از طالبان را از موضع نظامی خارج کرده و در شکل ضعیف‌شده‌ای در حاکمیت شریک کنند. امریکایی­ها در این بین، علاوه بر نیروی نظامی خود، از داعش و پاکستان هم برای اعمال فشار بر طالبان استفاده کنند. چگونگی استفاده از کارت طالبان، می­تواند بر برآیند استراتژی ترامپ در افغانستان تأثیر بسزایی داشته باشد.

2-1 داعش

یکی از اهداف استراتژی ترامپ، انهدام داعش در افغانستان اعلام شده است. این در حالی است که امریکا ثابت کرده تأمین منافع ملی­اش، الویت اصلی سیاست خارجی این کشور است. در همین راستا، گاهی از مادر بمب­ها علیه داعش در افغانستان استفاده می­کند و حتی چند نفر از رهبران این گروه را می­کشد و گاهی نیز روند مذاکره با آن­ها را در پیش می­گیرد. اگر امریکایی­ها نتوانند با رهبران داعش در افغانستان ارتباط بگیرند و یا آن کارکردی را که واشنگتن از داعش انتظار دارد، تأمین نشود به صورت گزینشی متوسل به جنگ علیه این گروه خواهد شد. اما بلاشک در برخی موارد نیز به همکاری گزینشی با داعش اقدام خواهد کرد. امریکا و داعش در افغانستان در مواردی با معضلات مشترکی مانند طالبان، روسیه و ج.ا.ایران مواجه هستند. امریکا می­تواند از طریق درگیرکردن داعش با طالبان، به تضعیف طالبان اقدام کرده و یا آن­ها مجاب به حرکت در مسیر موردنظر کاخ­سفید در مذاکرات کند. همچنین امریکا می­تواند از داعش برای فشار بر روسیه (شمال افغانستان منطقه­ای مهم برای روسیه جهت جلوگیری از ورود داعش به آسیای مرکزی است) و ایران (غرب افغانستان می­تواند محلی برای اقدامات داعش ضدایران شود) استفاده کند. اینکه داعش تا کجا با ترامپ در افغانستان همکاری خواهد کرد، تأثیر بسزایی بر موفقیت یا ناکامی برنامه او دارد.

3-1 دولت وحدت ملی

دونالد ترامپ در استراتژی اعلامی خود از دولت افغانستان حمایت کرد، اما تأکید داشت دولت باید سهم و مسئولیت نظامی، سیاسی و اقتصادی خود را ادا کند. در ضمن، امریکا هیچ مسئولیتی در زمینه دولت-ملت­سازی در افغانستان ندارد. عدم توجه ترامپ به دولت-ملت­سازی باعث می­شود که دولت در افغانستان چندان قوی نشود؛ بدون دولتی قوی نیز کشور قادر به ایجاد شرایط مناسب امنیتی و اقتصادی نخواهد بود. منتقدان معتقدند حمایت دولت­مردان کابل ازافزایش تعداد نیروهای خارجی  جای تعجب­ دارد؛ امریکایی‌ها زمانی که 110 هزار نیرو در افغانستان داشتند نتوانستند مشکل امنیتی افغانستان حل کنند، اکنون افزایش تعداد نیروها چه فایده­ای خواهد داشت؟ گویا مرگ ۲۴۰۰ سرباز امریکایی در افغانستان و هزینه ۷۰۰ میلیارد دلاری این جنگ برای واشنگتن(زرار، 1396)، تأثیری بر توقف رویکرد نظامی­گری نداشته است.

صحبت­های ترامپ در مورد دولت افغانستان بخودی خود تأیید می­کند که هنوز هم این دولت از معضلات امنیتی(طالبان، داعش، شبکه حقانی)، اقتصادی و اجتماعی(موج بیکاری، فقر، فساد) رنج می­برد. در کنار این مشکلات که موجب تضعیف مشروعیت حکومت شده است، پیش­رو بودن انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، وجود اختلافات داخلی در دولت، فرآیند مذاکره با طالبان، پررنگ شدن شکاف­های قومی و ترس غیرپشتون­ها از قبضه قدرت توسط پشتون­ها (تشکیل ائتلاف برای نجات افغانستان پس از حضور حکمتیار در قدرت درهمین راستا صورت گرفت)، اقدامات تروریستی داعش و طالبان، چالش­هایی هستند که دولت وحدت ملی با آن­ها مواجه است و نحوه مدیریت آنها بر استراتژی ترامپ نیز تأثیر خواهد گذاشت.  

2- متغیرهای خارجی

1-2 نقش پاکستان و هند

ترامپ اعلام کرد پاکستان بایستی در مواضع خود درقبال حمایت از ترویست­ها تغییر ایجاد کند و هند نیز در افغانستان حضور اقتصادی پررنگ­تری داشته باشد. در مورد اینکه آیا پاکستان طبق خواسته ترامپ، تغییری در راهبردهای خود در افغانستان می­دهد یا خیر؟ باید گفت پاکستان منافعی ثابت در افغانستان مانند: عدم حضور و نفوذ هند در افغانستان و پذیرش خط مرزی ديوراند دارد. ترامپ از این حساسیت­ها آگاه است و درضمن می­داند پاکستان دارای سلاح هسته­ای، می­تواند محدودیت­هایی در انتقال تدارکات به نیروهای ناتو در افغانستان ایجاد کند و یا با نفوذی که بر گروه­های تروریستی در افغانستان دارد، ناامنی را گسترش دهد؛ لذا او با طرح فشار بر پاکستان، هم دولت کابل و دهلی نو که همواره از اقدامات پاکستان ناراضی هستند را راضی نمود و هم با تأکید بر حضور تجاری ( نه نظامی و امنیتی) هند در افغانستان، نگرانی­های پاکستان را لحاظ نمود. می­توان گفت پاکستان در نهایت، به تعدیل استراتژی در افغانستان اقدام خواهد کرد؛ یعنی طالبان به میزانی از قدرت سیاسی و نظامی در افغانستان حضور داشته باشد که بتواند نقش اهرم را برای این کشور ایفا کند؛ اما این امر به معنای در اختیار گرفتن کامل قدرت نیست. امریکا درضمن خواهان نقش‌آفرینی بیشتر هند در تأمین امنیت در افغانستان و گسترش همکاری‌های اقتصادی است. باید در نظر داشت ترامپ با درنظرگرفتن نقش برای هند اهدافی مانند اعمال فشار بر پاکستان، چین، ایجاد فاصله میان هند با روسیه و ایران با هدف بسترسازی برای انزوای منطقه‌ای مسکو و تهران است. اگر پاکستان بتواند طالبان را در جهت مذاکرات صلح مدنظر امریکا سوق دهد، اهداف مورد انتظار ترامپ را اجرا کرده است.

2-2 نقش ایران

در حالی در استراتژی اعلامی ترامپ نقشی برای ایران مطرح نشد که بلاشک، یکی از مهمترین کشورهای تأثیرگذار بر افغانستان با توجه به مجاورت جغرافیایی و ارتباطات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، ایران است. علیرغم این موضوع، امریکا همواره خواهان محدود کردن حضور و نفوذ ایران در افغانستان بوده است و از طریق ساخت پایگاه­های نظامی بگرام و شورآباد و...، درصدد مانیتورینگ و مهار ایران بوده است. این در حالی است که تهران با ارسال­های کمک­های اقتصادی، همواره بر استقرار دولت مرکزی قدرتمند در کابل و لزوم برقراری ثبات و امنیت در افغانستان تأکید کرده است. با توجه به مسائلی نظیر فعالیت­های داعش در افغانستان، تقویت گروه­های مخالف ایران در آن کشور از جمله اظهارات ضد ایرانی حکمتیار، ارسال نیروهای نظامی بیشتر امریکا به افغانستان در دولت ترامپ، میتوان گفت او نیز درصدد مهار بیش از پیش نفوذ ایران در افغانستان است. اما ایران می­تواند با ادامه حمایت از دولت وحدت ملی و پیگیری همکاری منطقه­ای، کارایی رویکرد سیاسی را در مقابل رویکرد نظامی نشان دهد.

3-2 نقش روسیه و چین

ترامپ در استراتژی جدید خود برای افغانستان، نامی از روسیه و چین نیز نبرد. عدم توجه ترامپ به روسیه در حالی است که مسکو با ترجیح طالبان به داعش، اسلحه به طالبان تحویل می­دهد. جان نیکلسون، فرمانده ارشد امریکا در افغانستان نیز نگرانی خود را درباره تلاش مسکو برای تجهیز طالبان ابراز کرده است. www.washingtonpost.com,2017) می­توان گفت اگر رقابت­ها بین روسیه و آمریکا در سطح بین­المللی تشدید شود، مسکو از طالبان به عنوان ابزاری چالش­زا برای واشنگتن در افغانستان استفاده خواهد کرد. از طرف دیگر، چون امریکا نمی­خواهد افغانستان محل جولان روس‌ها باشد، می­تواند با استفاده از داعش و گسیل آن­ها به سمت شمال افغانستان و پیوستن آنها به تررویست­ها در دره فرغانه، ناامنی را در مجاورت روسیه ایجاد کند.

درضمن، ترامپ می‌داند ثبات ‌سازی در افغانستان، نتیجه اجتناب‌ناپذیر حضور قدرت‌هایی مانند چین است که از ابزار اقتصادی برای برقراری موازنه در قبال امریکا در افغانستان استفاده می‌کنند. به همین دلیل، ترامپ علاوه بر چین، خواهان حضور اقتصادی هند در افغانستان است تا از این طریق امریکا نیز نوعی موازنه در قبال فعالیت­های اقتصادی چین در افغانستان ایجاد کند. البته پکن که نقش حداقلی در بخش امنیت افغانستان به عهده دارد، همزمان، نگران ستیزه­جویان اویغور است که در افغانستان فعال بوده و از داعش نیز حمایت می­کنند.چین می­داند امریکا  با حمایت غیرمستقیم از این گروه­ها، می­تواند در فاز امنیتی نیز نوعی فشار بر چین در منطقه سین­کیانگ وارد کند. اینکه روسیه و چین تا چه میزان با ترامپ در خصوص موضوعات امنیتی و اقتصادی افغانستان همکاری خواهد کرد، تعیین­کننده نقش دو کشور در سرنوشت استراتژی افغانی رئیس جمهور امریکا خواهد بود.

نتیجه­گیری

می­توان ویژگی­هایی را برای استراتژی جدید ترامپ در افغانستان بیان کرد از جمله:1- یک‌جانبه بودن استراتژی و عدم توجه به دیگر قدرت‌های منطقه ای مانند  ایران، روسیه و چین. 2- این استراتژی کلی و مبهم است و اشاره‌ای به جزئیات ندارد؛ ترامپ می­گوید ما قصد شکست تروریسم را داریم ، اما نمی گویید چگونه؟!. 3- ورود سربازان بیشتر به افغانستان سبب افزایش تحرکات طالبان و به تبع آن افزایش ناامنی خواهد شد. 4- امریکا مجدداً با تقسیم تروریسم به خوب و بد، افغانستان و منطقه را به بی­ثباتی بیشتر می­کشاند. 5- امکان استفاده امریکا از طالبان و داعش علیه ایران و روسیه وجود دارد. 6- ترامپ رویکردی کاسب­کارانه نیز به افغانستان دارد و منابع طبیعی این کشور را منبع تأمین مخارج ارتش کشورش می­داند. با عنایت به این ویژگی­ها و در مجموع می­توان گفت، اگر متغیرهای داخلی (نقش طالبان، داعش، دولت) و خارجی(نقش پاکستان، هند، ایران، روسیه و چین) در روند مدنظر ترامپ پیش نروند، بایستی منتظر ناکامی این استراتژی بود.

منابع

زرّار، عبدالله(1396)،"دیدگاه: تبعات بین‌المللی استراتژی آمریکا در افغانستان"،قابل دسترس در: http://aa.com.tr

-Baldor, Lolita C.(2017), "Trump to send 4,000 more U.S. troops to Afghanistan", available: http://www.chicagotribune.com

"-World reacts to Trump's new strategy on Afghan war", (22 Aug 2017), available:  http://www.aljazeera.com

"- Three countries undermining Afghanistan progress that President Trump didn’t call out", https://www.washingtonpost.com/news


برچسب‌ها: ترامپ, افغانستان, پاکستان, داعش, ایران ارزیابی استراتژی ترامپ در افغانستان...
ما را در سایت ارزیابی استراتژی ترامپ در افغانستان دنبال می کنید

برچسب : استراتژی,افغانستان, نویسنده : zahramahmoodi85 بازدید : 265 تاريخ : جمعه 12 آبان 1396 ساعت: 13:26