تحلیلی بر آغاز مذاکرات صلح بین الافغانی

ساخت وبلاگ

تحلیلی بر آغاز مذاکرات صلح بین الافغانی

گفتگوهای <strong>بین</strong>‌<strong>الافغانی</strong> <strong>صلح</strong> به روز چهارشنبه در مسکو <strong>بر</strong>گزار خواهد شد | آریانا نیوز

شهر دوحه در 22 شهریور 1399 (12 سپتامبر 2020) میزبان نمایندگان گروه طالبان و هیئت مذاکره کننده دولت افغانستان جهت آغاز روند گفتگوهای صلح بینالافغانی بود. دستیابی به راه­حل مسالمت­آمیز جهت برقراری صلح در افغانستان از طریق مذاکرات مذکور تحت تأثیراختلاف­نظر طرفین مذاکره و احتمال روند طولانی­مدت گفتگوهای بر آینده آن سایه افکنده است. هدف نوشتار حاضر، بررسی روند آغاز برگزاری گفتگوهای صلح بین­الافغانی، اهداف طرفین مذاکره، چالش­های پیش­روی این روند و مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال مذاکرات صلح بین­الافغانی است.

1) بررسی روند آغازگفتگوهای صلح بین­الافغانی

به موازات نشست­های رسمی میان امریکا و طالبان که از سپتامبر 2018 در قطر آغاز شد، روسیه نیز در قالب «گفتگوهای بین­الافغانی» اقدام به برگزاری نشست میان طالبان و برخی چهره­های سیاسی افغانستان در مسکو نمود. نخستین دور نشست گفتگوهای صلح افغانستان در مسکو در نوامبر 2018 (اواسط آبان 1397) با حضور نمایندگان گروه طالبان در مسکو برگزار شد که در آن هیچ نماینده‌ای از حکومت افغانستان و آمريكا حضور نیافتند و فقط نمایندگان شورای عالی صلح افغانستان حضور داشتند که البته به شکل مستقیم با طالبان گفت‌وگو نکردند. دولت وحدت ملي افغانستان به رياست اشرف غني نیز اعلام کرد که این افراد، نمایندگان دولت نیستند. در خرداد 1398 دومین نشست بین­الافغانی هم­زمان با صدمین سالگرد روابط دیپلماتیک میان افغانستان و روسیه در مسکو برگزار گردید. محور اصلی بحث­ها در نشست مذکور، زمینه سازی برای آغاز مذاکرات بین الافغانی و نزدیک ساختن چهره‌های سیاسی افغانستان با طالبان عنوان شد.

پس از امضای توافق­نامه صلح میان امریکا و طالبان موسوم به "موافقت­نامه رسیدن به صلح در افغانستان" در 10 اسفند 1398 (29 فوریه 2020)، براساس مفاد آن قرار شد که مذاکرات بین‌الافغانی، ده روز پس از امضای این توافقنامه برگزار شود. همچنین، برقراری آتش‌بس دائمی نیز از دیگر مواد توافق­نامه مذکور بود که به دلیل آنچه طالبان، عدم مشروعیت دولت افغانستان به عنوان یک طرف مذاکره می­خواند، پیگیری نگردید. طالبان همواره ادعا می­کند که کلیه دولت­هایی که در کابل پس از حمله امریکا به افغانستان و حضور نیروهای خارجی در این کشور روی کار آمده­اند، غیرقانونی هستند، چرا که این دولتها و نیز قانون اساسی افغانستان در زمان اشغال کشور توسط خارجی­ها ایجاد شده و از نظر طالبان قابل پذیرش نیست. وجود اختلاف میان اشرف غنی و عبدالله عبدالله به دلیل نتایج انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سال 1398 باعث شد طالبان در موضع قوی­تری در قبال دولت قرار بگیرد، اما پس از امضای توافق­نامه سیاسی میان غنی و عبدالله در اردیبهشت 1398و ایجاد شورای عالی مصالحه به ریاست عبدالله عبدالله، شاهد یک ­دست شدن تیم دولت در قبال طالبان درخصوص مذاکرات صلح بودیم. درضمن، آزادسازی 5 هزار زندانی طالب به صورت یک­جا از زندان­های دولت دیگر پیش­شرط طالبان برای مذاکره با دولت کابل بود. اما اشرف غنی شرط آزادی زندانیان طالب به صورت یک­جا را طبق خواسته طالبان اجرا نکرد و به صورت مرحله به مرحله اقدام به آزادی تعدادی از زندانیان نمود و درنهایت نیز، تحت فشار امریکا و با مصوبه لویی جرگه باقی­مانده زندانیان را آزاد کرد. واشنگتن با توجه به نیاز ترامپ جهت بهره­برداری تبلیغاتی از نتایج مذاکره و امضای توافق با طالبان در انتخابات ریاست جمهوری آبان ماه 1399، طالبان را مستقیماً جهت برگزاری گفتگوهای صلح بین­الافغانی با دولت کابل ترغیب کرد. البته امریکا به صورت غیرمستقیم نیز از نقش و نفوذ پاکستان بر طالبان برای تسهیل زمینه­های برگزاری گفتگوهای صلح بین­الافغانی استفاده نمود. به این ترتیب، مذاکرات صلح بین­الافغانی در 22 شهریور 1399 میان طالبان و نمایندگان دولت افغانستان به شکل رسمی در دوحه آغاز گردید.

2) اهداف طرفین مذاکرات صلح بین­الافغانی

مراسم افتتاحیه گفتگوهای صلح بین­الافغانی در روز اول با سخنرانی عبدالله عبدالله (به عنوان عالی­ترین مقام مذاکرات صلح) و ملابرادر (رئیس دفتر سیاسی طالبان در قطر)، در حضور وزیر امور خارجه امریکا، قطر و نیز حضور ویدئو کنفراس وزیران خارجه کشورهای چین، پاکستان و هند و همچنین دبیرکل سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، ناتو و سازمان همکاری‌های اسلامی برگزار گردید. رهبری تیم مذاکره کننده دولت با معصوم استانکزی و رهبری تیم مذاکره کننده طالبان با مولوی عبدالحکیم حقانی است. بر اساس صحبت­های ارائه شده در خلال نشست، نمایندگان دولت افغانستان بر تأمین اهدافی نظیر برقراری آتش­بس بشر دوستانه و پایان جنگ و خونریزی در کشور تأکید دارند. لزوم حفظ قانون اساسی و دستاوردهای ناشی از آن مانند برگزاری انتخابات، وجاهت نظام جمهوری اسلامی، آزادی بیان، مسئله حقوق زنان نیز از دیگر اهداف تیم مذاکره کننده دولت است. نمایندگان طالبان که تا پیش از امضای توافق­نامه صلح با امریکا، همواره بر خروج نیروهای خارجی از افغانستان و ارائه چهارچوب زمانی برای خروج این نیروها تأکید داشتند، در خلال مصاحبه­های صورت گرفته در جریان نشست اخیر دوحه، صحبت از برقراری حاکمیت شریعت اسلامی و تأسیس نظام اسلامی همه­شمول در افغانستان نموده­اند. در همین رابطه، ملابرادر ( دومین فرد قدرتمند گروه طالبان) اعلام کرد که خواهان افغانستان مستقل، پیشرفته، برادرانه است؛ جایی شهروندان افغان احساس کنند که کشور برای همه آنها است.

3) چالش­های پیش­روی مذاکرات صلح بین­الافغانی

مشهودترین چالش پیش­روی گفتگوهای صلح بین­الافغانی، اختلاف موجود میان مواضع و اهداف طرفین مذاکره است. آتش­بس، اولین درخواست نمایندگان دولت است. این نمایندگان معتقدند همانگونه که دولت کابل، طبق تعهدات خود، اقدام به آزادسازی زندانیان طالب کرده است، اکنون طالبان باید به تعهد خود طبق مفاد توافق­نامه صلح با امریکا عمل کنند و آتش­بس دائمی در کشور برقرار کنند. نه اینکه فقط به صورت کاملاً محدود و صرفاً در ایام عیدفطر آتش­بس اجرایی شود. اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان نیز ضمن انتقاد از گسترش حملات طالبان در هفته­های اخیر در مناطقی از کشور، به کشته شدن غیرنظامیان توسط این گروه اعترض کرد. درخواست برقراری آتش­بس از طرف نمایندگان دولت در حالی است که به نظر می­رسد از نظر طالبان، آتش­بس جزء موضوع مذاکرات خواهد بود و نمی­توان بلافاصله در کشور آتش­بس اعلام نمود.

هم­چنین، حفظ جمهوریت نظام سیاسی افغانستان و قانون اساسی این کشور از دیگر دغدغه­های تیم دولت است که طالبان با طرح لزوم برقراری "نظام اسلامی همه شمول"، نوعی چالش بر سر راه آن ایجاد کرده است. در همین راستا، تیم طالبان در جریان گفتگوها، به جای استفاده از کلمه دولت افغانستان برای خطاب قرار دادن فرستادگان دولت، از "هیأت اداره کابل" نام برده است که نشان می­دهد هنوز دولت افغانستان را به رسمیت نمی­شناسد. به همین دلیل، احتمال پیگیری ایجاد "دولت موقت" یا "اداره انتقالی" از جانب طالبان در چارچوب تغییر نوع نظام سیاسی در ادامه گفتگوها وجود دارد. موضوعی که بیش از همه، برای اشرف غنی به عنوان رئیس جمهور کنونی قابل پذیرش نخواهد بود چرا که به معنای عبور از او خواهد بود. البته تیم طالبان رسماً از احتمال تشکیل حکومت انتقالی صحبتی به میان نیاورده است. درضمن، تشکیل نظام اسلامی از طرف طالبان در شرایطی مطرح می شود که تیم دولت تأکید کرده است که نظام کنونی افغانستان کاملاً اسلامی است. اما طالبان اسلامی بودن افغانستان را به دلیل حضور مسلمانان در این کشور می­دانند که ارتباطی به اسلامی بودن نظام سیاسی کنونی ندارد.. 

4) مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال مذاکرات صلح بین­الافغانی

وجود ثبات، صلح و امنیت به دلیل مجاورت جغرافیایی ایران با افغانستان برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم بوده است. مسئله موادمخدر، مهاجرت، مقابله با تفکرات افرا­ط­گرا نیز از دیگر متغیرهای مهم مدنظر ایران در قبال افغانستان است. جمهوری اسلامی همواره در طی سالیان اخیر از پیگیری روند سیاسی و برگزاری گفتگوهای بین­الافغانی که با حضور خود افغان­ها و بدون دخالت امریکا و سایر کشورها برگزار شود، حمایت کرده است. هرچند شخص وزیر امور خارجه ایران در نشست افتتاحیه مذاکرات صلح بین­الافغانی اخیر در دوحه حضور نداشت، اما وزارت امور خارجه پیش از آغاز مذاکرات بین الافغانی بیانیه­ای منتشر کرد که حاکی از حمایت تهران از روند مذکور دارد. مشخص است که جمهوری اسلامی ایران نیز مانند دولت افغانستان، خواهان حفظ دستاوردهای دو دهه اخیر مردم افغانستان از جمله حفظ قانون اساسی، ساختارهای مردم سالارانه، مشارکت سیاسی فراگیر، حقوق و کرامت زنان، و حقوق اقلیت های قومی و مذهبی است. توافق ناشی از مذاکرات صلح بین­الافغانی از نظر ایران باید صلح، آرامش، رفاه و سعادتمندی مردم افغانستان را تأمین کند. در این قالب، حفظ حقوق شیعیان و پیروان مذهب تشیع به عنوان یکی از مذاهب رسمی کشور و بازگشت مهاجرین افغان به کشورشان، بازسازی، رشد و ترقی افغانستان، حفظ ساختار سیاسی و مشارکت همه گروه­ها و اقوام بدون برتری­طلبی یک­جانبه طالبان از دیگر موارد مدنظر تهران می­باشد که بایستی در مذاکرات صلح بین­الافغانی مدنظر قرار بگیرد. عدم تمایل ایران به برتری­طلبی یک­جانبه طالبان پس از انجام گفتگوهای صلح بین­الافغانی، بخصوص به دلیل امضای توافق­نامه امریکا و طالبان(که بسیاری از مفاد آن هنوز علنی نشده است و ممکن است درصدد تضعیف دوستان ایران در افغانستان  و نقش و نفوذ تهران در این کشور باشد)، پیشینه و عمق روابط پاکستان (رقیب ایران در افغانستان) با طالبان، روابط پاکستان با عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس و تأثیر آن بر طالبان، تأثیر تفکرات افراطی وهابی بر این گروه و ...، قابل توجیه است.

نتیجه‏گیری

 

حل مشکلات در افغانستان همان­گونه که بارها مورد تأکید قرار گرفته است از طریق نظامی ممکن نخواهد بود و مسائل این کشور تنها از طریق گفتگو و مذاکره قابل حل و فصل هستند. با توجه به اختلاف­نظرهای طرفین مذاکره و منافع بعضاً متضاد آن­ها، مشخص نیست که مذاکرات صلح بین­الافغانی چند ماه یا حتی چند سال زمان خواهد برد، اما آنچه قابل پیش­بینی است این است که روند گفتگوهای صلح بین­الافغانی، طولانی خواهد بود و اختلاف­نظر طرفین مذاکره مسئله­ تأثیرگذار بر روند گفتگوها خواهد بود؛ موضوعی که  اوضاع افغانستان را در ابعاد مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی تا مدت­ها تحت تأثیر قرار خواهد داد. ترامپ تلاش کرد با اعمال فشار بر دولت افغانستان و نیز اقناع طالبان، روند مذاکرات بین­الافغانی را تسریع کند تا خود را به عنوان معمار صلح افغانستان معرفی کرده و بازگشت سربازان امریکایی به کشورشان را طبق وعده­های انتخاباتی عملیاتی نماید و از آن در کارزار انتخاباتی استفاده نماید. اما به نظر می­رسد بازیگران داخلی افغانستان درخصوص موضوع نوع نظام سیاسی آینده کشور و مسئله سهم­خواهی در سپهر سیاسی آینده قدرت کماکان با یکدیگر تنش خواهند داشت. در نهایت، آنچه برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان همسایه افغانستان حائز اهمیت است، پیشبرد روند صلح در این کشور بدون بهره­برداری سیاسی، به ویژه استفاده دولت ترامپ از گفتگوهای بین الافغانی برای تبلیغات انتخاباتی است موضوعی که می­تواند به خودی خود در روند مذاکرات صلح اخلال ایجاد کند. از نظر تهران، خروج مسئولانه نیروهای خارجی پیش نیاز غیرقابل اجتناب برای رسیدن به صلح و امنیت در آن کشور است.

+ نوشته شده در سه شنبه یکم مهر ۱۳۹۹ ساعت 14 توسط زهرا محمودی  | 
ارزیابی استراتژی ترامپ در افغانستان...
ما را در سایت ارزیابی استراتژی ترامپ در افغانستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahramahmoodi85 بازدید : 160 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 14:52